نقد فیلم scum 1979

ساخت وبلاگ

کثافت

سه نوجوان وارد یک "کانون اصلاح و تربیت" میشوند و تلاش میکنند تا دوره‌ی خود را به خوبی تمام کنند، اما!

کثافت با اینکه یک فیلم تلویزیونی است، دست کمی از یک شاهکار سینمایی ندارد! آشنایی ام با فیلم کمی عجیب اتفاق افتاد؛ چند سال پیش فیلمی به اسم dog pound دیدم و بعد ها فهمیدم که dog pound در واقع یک بازسازی از Scum است.

dog pound با اینکه فیلم خوبی است، ولی بدیهی است که به پای منبعش نمیرسد. scum واقع گرایانه تر است، و شما را غرق در "کثافت" جامعه اش میکند. گرچه داستان در یک کانون اصلاح و تربیت است ولی به سادگی قابل تعمیم به جامعه ای بزرگتر است. جامعه ای که برای خشم جوابی جز خشم و برای خشونت جوابی جز خشونت ندارد. نیرویی که جامعه را سرپا نگه داشته، چرخه ای از خشونت و ترس است. این چرخه در dog pound به شکلی سرگرم کننده و هیجان آور نشان داده شده بود و فیلم تقریبا انتقام محور بود. در scum ولی هیچ چیز خوشایند و سرگرم کننده ای در خشونت وجود ندارد؛ چیزی که بعد از انتقام می‌آید، تاریکی سلول انفرادی است.

scum داستان جامعه ای است که ترجیح میدهد به جای حرف زدن مشکلات را با کتک و تنبیه حل کند. در کانون روانشناس وجود دارد، که بی خاصیت ترین عنصر آنجاست. جلسات او بیشتر در سکوت به سر میبرد. در یکی از جلسات، یکی از نوجوانان از روانشناس درخواست میکند آنها را با اسم کوچکشان صدا کند ( در کانون همه تحت عنوان نام خانوادگی و یک شماره چهار رقمی خطاب میشوند ) تا اینطوری کمی اعتماد بین آنها بوجود آید، شاید آنوقت بشود چیزی از این جلسات مشاوره بیرون کشید، در جواب روانشناس میگوید نمیتواند و باید تابع قوانین باشد. واضح است از چنین روانشناسی که خود یک چرخ از ماشین خشونت وار این جامعه است چیزی نصیب بچه ها نمیشود. او حتی نامه های بچه ها را میخواند و به دلخواه سانسور و یا تغییر میدهد.

چرخ های ماشین دیکتاتوری جامعه شامل خود نوجوانان هم میشود. سرپرست بخش، از قلدر های بخش خود به عنوان اهرمی برای کنترل بیشتر افراد استفاده میکند. وقتی یکی از نوجوانان دست به خودکشی میزند و کارکنان موفق به نجات او نمیشوند، سرپرست از همین اهرم استفاده میکند و میگوید مواظب باشد افکار بچه ها از کنترل خارج نشود.

scum فوق العاده تاریک است، به این معنی که ذره ای نور و امیدی به آینده برای فرار از چرخه و ماشین در آن دیده نمیشود. در پایان فیلم، خشم نوجوانان بالاخره منفجر میشود و دست به اعتراض میزنند، در پی مرگ یک نوجوان، و در تلاش "حکومت" برای پنهان کردن مردنش، فریاد میزنند : "مُرده، مُرده" ولی قبلا ثابت شده است که در این فضا، کلمات بی تاثیرند. در صحنه ای به یادماندنی، خشم نوجوانان بالاخره منفجر میشود و بالاخره ما ترس را در چهره‌ی کارکنان کانون میبینیم. اما خیلی طول نمیکشد، که معترضان را با صورت های خونین میبینیم که به سلول های انفرادی کشیده میشوند. باز هم همان آش و همان کاسه.

به سختی میشود مشکلی در این فیلم یافت. فیلمبرداری ساده است ولی کار خودش را به خوبی انجام میدهد و با همین سادگی بازهم صحنه هایی میسازد که به سختی میتوان فراموش کرد. بازیگران سنگ تمام میگذارند و نبود موسیقی متن به کمک اتمسفر واقعی و تکان دهنده ی فیلم آمده. قطعا تماشایش را پیشنهاد میکنم.

نمره: 9.5 از 10

 برترین فیلم ها  
+ نوشته شده در جمعه ششم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 17:59 توسط آبتین | 

فیلم hard candy...
ما را در سایت فیلم hard candy دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : darkmovies بازدید : 13 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 14:53